آرمان های یک طلبه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

استغفار 70 بندی امیرالمومنین

21 خرداد 1395 توسط زهره عطائی جعفری

علامه نوری در کتاب (دارالسلام) می نویسد: امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود نقل میکنند که امام حسین علیه السلام فرمودند: روزی نزد امیرالمؤمنین نشسته بودم که عربی وارد شد و عرض کرد یا امیرالمؤمنین! من مرد عیالمند و فقیر هستم و مالی که زندگی مرا کفایت کند ندارم. حضرت فرمودند: ای برادر عرب! چرا استغفار نمیکنی تا حالت نیکو شود؟

عرض کرد: زیاد استغفار میکنم، اما تغییری در زندگی ام پیدا نشده است.

حضرت فرمودند: ای برادر عرب خدای متعال می فرماید:

فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً (10- نوح)

به آنها گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است (10)

(بعد فرمودند) چون به گناه بودن بعضی از اعمالت آگاه نیستی استغفار تو ناقص است؛ زیرا از آنها استغفار نمیکنی و نتیجه نمیگیری. سپس فرمود: اینک به تو استغفاری می آموزم که اگر آن را هنگام خواب بخوانی خدا به تو وسعت رزق عطا فرماید. دعا را نوشته، به اعرابی داده و فرمودند: شب، قبل از خوابیدن، این استغفار را بخوان وگریه کن و اگر اشکت جاری نشد تباکی کن.

امام حسین علیه السلام فرمود: سال بعد اعرابی به خدمت حضرت آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! خداوند به من نعمت های زیادی عطا فرمود. شتران و گوسفندانم آن قدر زیاد شده اند که محلی برای نگه داری آن ها ندارم. آن حضرت فرمودند: ای برادر عرب! قسم به آن خدایی که محمد صلوات الله علیه را به نبوت برگزید، بنده ای نیست که با این دعا به درگاه خدا استغفار کند، مگر اینکه خدای متعال به برکت آن، گناهانش را آمرزیده، حوائجش را برآورده و به مال و اولادش فراوانی و برکت عطا فرماید.

دار السلام نوری:3/133

متن دعا در پست های بعدی خواهد آمد… (به موضوع نگاهی بر کلام امیر علیه السلام مراجعه شود)

 نظر دهید »

شعر ناقوسیه

13 خرداد 1395 توسط زهره عطائی جعفری

آخوند ملا حسینقلى همدانى در یكى از سفرهاى خود، با جمعى از شاگردان به عتبات عالیات می‌رفت. در بین راه، به قهوه خانه‌ای رسیدند كه جمعى از اهل هوى و هوس در آن جا می‌‌خواندند و پایكوبى می‌كردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یكى برود و آنان را نهى از منكر كند.

بعضی از شاگردان گفتند: اینها به نهى از منكر توجه نخواهند كرد.

فرمود: من خودم می‌روم.

وقتى كه نزدیك شد، به رئیسشان گفت: اجازه می‌فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟

رئیس گفت: مگر شما بلدى بخوانی؟

فرمود: بلی.

گفت: بخوان.

آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه‌ی حضرت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ كرد:

لااله الا الله حقا حقا صدقا صدقا

معبودي به حق و شايسته پرستش جز خدا نيست. اين را بحق و راستي مي گويم .

ان الدنيا قد غرتنا شغلتنا و استهوتنا

به راستي که دنيا ما را فريفت و ما را به خود سرگرم نمود و سرگشته و مدهوش گردانيد.

يابن الدنيا مهلا مهلا يابن الدنيا دقا دقا

اي فرزند دنيا آرام ،‌ اي فرزند دنيا در کار خود دقيق شو ، دقيق.

يابن الدنيا جمعا جمعا تفني الدنيا قرنا قرنا

اي فرزند دنيا (کردار نيک ) گردآوري کن ، گردآوردني . دنيا سپري ميشود قرن به قرن.

ما من يوم يمضي عنا الا اوهي رکنا منا

هيچ روزي از عمر ما نمي گذرد جراينکه پايه و رکني ازما را سست مي گرداند.

قد ضيعنا دارا تبقي و استوطنا دارا تفني

ماسراي باقي را ضايع نموديم وسراي فاني را وطن و جايگاه خويش ساختيم.

لسنا ندري ما فرطنا فيها الا لو قد متنا

ما آنچه را که در آن کوتاهي نموده ايم نمي دانيم مگر روزي که مرگ سراغ ما بيايد.

آن جمع سرمست از لذت‌هاى زودگذر دنیوی، وقتى این اشعار را از زبان كیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند. به گریه در آمده و به دست ایشان توبه كردند.

یكى از شاگردان می‌گوید: وقتى كه ما از آن جا دور می‌شدیم، هنوز صداى گریه آنها به گوش می‌رسید.

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • *از هر دلی سخنی*
  • آموزه های رهبرم
  • زندگی بهتر
  • یک کتاب - یک درس
  • در محضر بزرگان
  • تفسیر
  • نگاهی بر کلام امیر (علیه السلام)
  • ... از منظر قرآن
  • مطالب مناسبتی
  • خاطرات عبرت آموز
  • حدیث

سلامتی امام زمان (عج) صلوات

  • ابزار صلوات
  • 
  • مد چهره
  • اوقات شرعی

    اوقات شرعی

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس